نتایج ضعیف تیم فوتسال ما را بر آن داشت که تماسی با مهندس شرقی سرمربی تیم داشته باشیم و علت این وضعیت را جویا شده و از احوال تیم بپرسیم .

س : آقای مهندس نتایج اصلا خوب نیست و هواداران را ناامید کرده است .

ج : طبیعی است که هواداران ناراحت هستند ما هم خیلی ناراحتیم اما از تلاش و سعی دست بر نمی داریم . دوستان غیرتمند من در کادر فنی و پشتیبانی و همچنین بازیکنانم مردانه سعی و تمرین می کنند تا بتوانیم نتایج درخور و شایسته هواداران فهیم و ارزشمند تیم و نام برق کسب نمائیم .

س : تحلیلتان را از این وضعیت بگوئید . علت و اینکه آیا امیدی هست ؟

ج : امید که همیشه هست . اگر امید نداشتیم و به خدا توکل نکرده بودیم که اینگونه تمرین نمی کردیم و هر هفته رنج تمرینهای طاقت فرسا و سفرهای طولانی را به جان نمی خریدیم . سخت است اما شدنی است . نمی خواهم موارد کلیشه ای را که قبلا هم بارها گفته شده بیان کنم . شاید تعبیر به بهانه شود . فقط این را بدانید که مهمترین عامل نتایج ضعیف این فصل دیر بسته شدن تیم و نداشتن تمرینات قبل از فصل است . بعد از آن هم بلاتکلیفی وضعیت باشگاه . ما هیچ وقت پول نداشتیم و از ابتدا نیز به سختی تیم را اداره می کردیم اما بازیکن می دانست که مالک باشگاه کیست ، قراردادش با کیست . امسال متاسفانه به همین دلائل هیچ بازیکنی حاضر نشد با تیم قرارداد ببندد . بازیکنانی هم که قرارداد بسته اند صرفا با ریش گرو گذاری من و همکارانم در تیم بوده است وگرنه هیچ کس حاضر نبود با این وضعیت قرارداد امضاء کند . متاسفانه نه تنها پول ، ملزومات و تجهیزات به بازیکن نمی دهیم بلکه بازیکن طرف خود را هم نمی شناسد و این چیزی است که خیلی بد است و روی بازیکن تاثیر منفی می گذارد . باور کنید هفته ای نیست که بازیکنان به من نگویند آیا هفته آینده تمرین داریم ؟ آیا باشگاه پابرجاست ؟ آیا تیم منحل نمی شود ؟ این احساس عدم امنیت خیلی از بی پولی بدتر است . انگیزه را در بازیکن و حتی اعضاء کادر فنی می کشد . ولی به هر حال با تمامی این مشکلات به سختی تمرین می کنیم و می جنگیم تا انشاء الله بتوانیم نتایج درخوری کسب کنیم .

س : خوب می توان گفت همین شرائط را هم فوتبالی ها دارند .

ج : بله تا حدودی . البته نتایج آنها هم بهتر از ما نیست با این تفاوت که در فوتبال شما اگر دفاع خوبی داشته باشید . می توانید در زمین چند لایه دفاع کنید و حداقل یک مساوی بگیرید ولی فوتسال فرق ماهوی با فوتبال دارد . در فوتسال نگه داشتن بازی و اداره آن تقریبا بی معناست . به همین دلیل است که معمولا می گویند در فوتسال همیشه حق به حق دار می رسد و تیم ضد فوتسال نداریم . یعنی تیمی نمی تواند با وقت کشی یا زیر توپ زدن و دفاع چند لایه حداقل یک امتیاز بازی را بگیرد . در فوتسال سرعت زیاد و نفرات کم هستند و کوچکترین اشتباه منجر به گل می شود در حالی که در فوتبال اگر یک یار اشتباه کرد ، بازیکنان دیگر فرصت جبران اشتباه یار خود را دارند .

س : با هزینه های تیم چه می کنید ؟

ج : تا الآن که هزینه اعزام ها را آقای شیروانی تقبل نموده است .

س : تفاوت تیم امسال با سالهای قبل را چگونه ارزیابی می کنید ؟

ج : به لحاظ بازیکن هیچ . بازیکنان سال قبل هم که یک دفعه و در طول یک فصل به این هماهنگی و تبحر نرسیده بودند . آنها هم با تمرین و ممارست و همکاری به اینجا رسیدند . امسال هم از اردیبهشت ماه داد زدم . فریاد زدم . در همین وبلاگ شما مطالب زیادی نوشته شد . خواهش کردم که اگر می خواهید تیمداری کنید بگوئید . بودجه مشخص کنید تا بر اساس آن تیم ببندیم و شروع کنیم . اما متاسفانه گوش شنوائی نبود . یعنی صاحب باشگاه مشخص نبود . آنقدر وقت گذشت که از فوتسال کناره گیری کردم و رفتم . خوب معلوم بود که چه اتفاقی می افتد . ده روز مانده به مسابقات تیم بسته شد و وارد مسابقات شد . اگر ما دو ماه قبل از شروع مسابقات همین تیم نیم فصل دوم را بسته بودیم و تمرینات را شروع کرده بودیم شک نکنید که الآن جزء چهار تیم اول بودم . همیشه گفته ام موفقیت با برنامه ریزی مدون ممکن می شود . اگر تیم ما در سالهای قبل موفق بود علتش داشتن برنامه مدون و مرتب بود اما امسال متاسفانه .....

س : شما که وضعیت را می دانستید چطور مجددا مسئولیت تیم را قبول نمودید ؟

ج : قبلا هم گفته ام ، آن زمان انتخابی در کار نبود . انسان در بعضی از مواقع زندگی مختار است که راهی را انتخاب کند ولی در برخی از مواقع انتخابی وجود ندارد . می داند که راه پر مخاطره ای است اما مجبور است این راه را انتخاب کند . مسئولیت است ، انتخاب نیست . من هم در آن زمان خیلی سعی کردم که نروم . از تعدادی از دوستان مربیم خواهش کردم که مسئولیت را بپذیرند . هیچ کس حاضر نشد با این شرائط قبول کند . باشگاه هم گفت اگر نیایی تیم فوتسال را تعطیل خواهیم کرد . انتخاب دیگری نداشتم اگر نمی رفتم تیم به دسته دو سقوط می کرد . گفتم بروم تلاش خودم را بکنم به خدا هم توکل می کنم شاید توانستم تیم را نگه دارم . هنوز هم به خدا امید دارم که بتوانیم با این تعداد جوان با غیرت که واقعا از جان مایه می گذارند و هیچ حمایتی هم از طرف باشگاه نمی شوند نتیجه بگیریم .

س : ولی همانطور که گفتید کار خیلی سخت است .

ج : مسلما سخت است . اگر در قدم اول موفقيت نصيب ما مي شد که سعي و عمل ديگر معنايي نداشت . ما به همت جوانانمان اعتماد داریم ، به فهم و شعور هوادارانمان اعتقاد داریم و به خدای خود نیز ایمان داریم . همین کافی است که امیدوار باشیم .

صحبت پایانی :

     نمی خواستم اینرا بگویم . شش سال است که این موضوع را در دل خود جای دادم ولی شاید باید این مطلب را همه بدانند . من روزی که در سال 1386 تیم فوتسال برق را تاسیس کردم صرفا جهت خدمت به جوانان شهرمان و انجام وظیفه اجتماعیم بود . آن موقع در هیات مدیره بودم و توانستم امکانات اندکی را برای شروع کار بگیرم . به تدریج تیم پیشرفت کرد و بالا آمد و کشوری شد . از همان اوائل هیچ کس در باشگاه اعتقادی به تیم فوتسال نداشت . شاید به احترام من چیزی نمی گفتند اما هیچ موقع هم حمایت زیادی از تیم نکردند . البته شاید بتوان به آنها حق داد . باشگاهی که اولویتش فوتبال است و آنقدر در بخش فوتبال مشکل دارد ، فوتسال برای چه می خواهد . من هم سعی کردم هیچگاه بار اضافی بر روی باشگاه ایجاد نکنم یا لااقل بار کمی ایجاد کنم ولی اذعان می دارم که هدفم از ابتدا راه اندازی یک تیم حرفه ای فوتسال نبود . خوشبختانه یا متاسفانه نتایج خوبی که کسب شد ما را در این راه انداخت . وقتی باشگاه خصوصی شد هم ، این نگاه باز تغییر نکرد . سال گذشته بهترین زمان برای صعود به لیگ برتر فوتسال بود . اگر مدیر عامل وقت باشگاه از تمام آن دو میلیاردی که مدعی شده بود خرج باشگاه کرده فقط بیست سی میلیون تومان هزینه تیم فوتسال کرده بود الآن لیگ برتری بودیم . خوب شاید آنها هم پیش خود فکر می کردند اگر لیگ برتری شدیم خرج و مخارج بیشتر می شود و نگهداری تیم مشکل تر . امسال هم هیچ کس اعتقادی به فوتسال ندارد . ما نمی گوئیم و نمی خواهیم مثل فوتبالی ها به فوتسالی ها نگاه شود اما وقتی بازیکن فوتسال می بیند که بازیکنان فوتبال همه تجهیزات لازم را دارند ولی فوتسالی ها حتی یک کاور معمولی هم ندارند ، وقتی می بیند که فوتبالی ها چند درصدی از قراردادشان را گرفته اند ولی آنها هیچ ، وقتی می بیند مسئولین بر سر تمرینات فوتبالی ها حاضر هستند ولی فوتسالی ها غریبانه و بدون هیچ حامیی تمرین می کنند مسلما بدون انگیزه می شوند . هر چقدر هم که بر روی ذهن او کار کنیم باز خودش را مقایسه می کند . نمی دانم شاید توقع ما زیاد باشد . شاید هم از ابتدا نباید در باشگاهی که یک تیم فوتبال مقتدر (زمان تاسیس تیم فوتسال را می گویم) و با سابقه داشت یک تیم فوتسال تاسیس می کردیم . هم ابتدای فصل قبل به آقای کامیاب و هم ابتدای این فصل به آقای آبهشت گفتم که اگر اعتقادی به فوتسال ندارید و آن را باری بر دوش باشگاه می دانید آنرا واگذار کنید تا لااقل جوانان شهرمان بتوانند در تیمی که شرائط مناسب تری دارد فعالیت کنند . حتی چند مشتری هم به آنها معرفی کردم ولی متاسفانه نه فروختند و نه حمایت کردند . درد و دل زیاد است شاید زمانی دیگر صحبتهایم را مفصل تر بیان کردم . الآن هر حرفی بزنم مرا متهم به بهانه آوردن و توجیه نتایج ضعیف تیم می کنند که البته حق هم دارند . انشاء الله خدا کمکمان کند شرمنده هواداران عزیز و مردم شریف شیراز نشویم .